عتبهنیوز: امام خمینی در دوران حضور در نجف تقید خاصی در زیارت مرقد مطهر حضرت علی(ع) داشتند به طوری که به طور مداوم و در ساعات مشخصی برای زیارت راهی حرم شده و در آنجا مشغول عبادت میشدند. روایتها و خاطرات، گوشهای از آداب زیارت را در سیره رفتاری امام خمینی منعکس میکند.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
پس از تمام شدن دوران تبعید در ترکیه، نگذاشتند امام(ره) خودشان برای محل اقامت خود تصمیم بگیرند و به ایشان دستور دادند به دلیل سیطره حزب بعث در عراق به این کشور بروند. وقتی وارد عراق میشوند میگویند: اول به زیارت کربلا میروم و بعد نجف». در این مدت سه چهار روزی که در کاظمین بودهاند به سامرا هم میروند. امام خمینی(ره) در طول ۱۴ سالی که در نجف اشرف تشریف داشتند همیشه میگفتند دشمن من را به این موهبت رسانده است؛ چرا که هدف دشمن از تبعید امام به عراق تحت تأثیر قرار دادن ایشان توسط سایر علما بود و از طرفی حکومت بعث عراق نیز به شدت مخالف امام بود اما امام به مسئله حضور در عراق همواره به عنوان یک فرصت نایاب نگاه کرده و سعی میکردند بیشترین بهره را از حریم اهل بیت(ع) ببرند.
تقید به زیارت مداوم امیرالمومنین(ع)
حجتالاسلام محمدجواد کشمیری درباره توجه ویژه امام خمینی به زیارت حضرت علی(ع) میگوید: «تشرف شبانه حضرت امام به حرم حضرت امیر(ع) نشان از خصوصیات دیگری از آن بزرگوار میداد که همانا روحیه معنوی و توجه وافر به اهل بیت، به ویژه امیرمومنان(ع) بود. این ویژگی حضرت امام برای کسانی که به خوبی با ایشان آشنا نبودند و بیشتر چهره سیاسی انقلابی امام را دیده بودند تعجب برانگیز بود؛ چون انتظار نداشتند شخصیتی که با یک دیکتاتور در افتاده و داعیه مبارزه با آمریکا و اسراییل دارد، ابعاد معنوی و روحانیاش هم این قدر قوی باشد و هر شب وقت خاصی را وقف زیارت حرم مطهر حضرت علی بنماید. زیرا به طور طبیعی افرادی که جنبه سیاسی مبارزاتی قویای داشتند، ابعاد دینی و معنوی شان تزلزل میکرد، ولی امام این قاعده را در هم شکسته و در عرصههای علم و اخلاق و سیاست و معنویت و ادب و اخلاص، مجمع اضداد شده بود و همین ویژگیها بود که طلاب و فضلا و حتی بعضی از مخالفان ایشان را مجذوب و شیفته خود میکرد...» (خاطرات حجت الاسلام محمد جواد کشمیری، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص131-132).
از بالای سر نمی رفتند
در جریان تشرف امام به حرم حضرت امیر المؤمنین (ع) هیچ گاه دیده نشد از بالای سر حضرت امیر (ع) بگذرند، چه رسد به اینکه توقف کنند. رعایت همیشگی این روش، ضمن اینکه نمودار کامل ایمان و احترام آن حضرت به حریم مقام ولایت بود اهل نظر و معنی را متوجه نکته ای ظریف می کرد. چرا که طبق یکی از احتمالات و نقل های چهارگانه، بالای سر حضرت امیرالمؤمنین (ع) محل دفن سر بریده امام حسین (ع) است؛ همین احتمال کافی است که عارفان پاک باختۀ حقیقت، پای خود را روی چنین مکانی که محتمل است مدفن سر مطهر سید الشهداء (ع) باشد نگذارند (حجت الاسلام و المسلین رحیمیان- در سایه آفتاب- ص 37 – 38).
آیتالله علی آلاسحاق درباره آداب زیارت امیرالمومنین(ع) توسط امام خمینی میگوید: «ایشان در حرم با کسی صحبت نمیکردند، حتی من چند بار کار ضروری داشتم، فرمودند: «وقتی رفتیم بیرون بگویید.» ایشان ابتدا، دو رکعت نماز به جا میآوردند. سپس در پایین یا پشت سر، زیارت جامعه میخواندند. من یکی دوبار از نزدیک دیدم که امام زیارت جامعه را خیلی متواضعانه و مؤدبانه میخواندند. دستهایشان را بالا میگرفتند، تکان نمیخوردند تا وقتی که زیارتنامه تمام شود. هیچ وقت ندیدم که ایشان در بالای سر یا روبهروی مقبره امیرالمؤمنین(ع) بایستند. حتی در بعضی زیارتها مثل زیارت الغدیر که باید پشت به قبله، در مقابل حضرت ایستاد، ایشان همان پشت سر میایستادند. بالاخره احساس کردم چیزی هست، از ایشان پرسیدم که شما نماز مستحبی را در بالا یا روبهرو نمیخوانید؟ فرمودند: «فردی مثل من لیاقت این را ندارم که در بالای سر حضرت بروم.» این قضیه باعث شد که شعر شهریار که میگوید: «به علی شناختم من به خدا قسم خدا را» در ذهنم تداعی شد. من نیز امیرالمؤمنین(ع) را با برخورد و رفتار امام شناختم و با تعبیر ایشان فهمیدم که امیرالمؤمنین(ع) چه مقامی دارد.» (خاطرات آیتالله علی آل اسحاق، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 113).
آیتالله طاهری خرمآبادی نیز در این رابطه میگوید: «هنگام اقامت در نجف، وقتی امام وارد حرم میشدند در پیش روی مبارک حضرت امیرالمومنین میایستادند و زیارت امینالله را از حفظ میخواندند. در این اواخر دست ایشان کمی لرزش پیدا کرده بود و ایشان یکی از دستها را زیر دست دیگر میگذاشتند تا زیاد تکان نخورد. بعد از زیارت امینالله، از پایین پای حضرت بر میگشتند و به پشت سر حضرت میرفتند و نماز میخواندند. امام هیچ گاه از بالای سر حضرت نمیرفتند؛ علت اینکه امام از بالای سر عبور نمیکرد به خاطر احترام به حضرت بود که میخواست از پایین پا عبور کند نه از بالا سر... بعد از نماز زیارت جامعه میخواندند چون نمیتوانستند ایستاده بخوانند، مینشستند و زیارت جامعه را میخواندند. هر شب هم زیارت جامعه را میخواندند و این گونه نبود که یک شب بخوانند، یک شب نخوانند. این برنامه همیشگی و هر شب امام بود، برنامه علمای دیگر که به حرم میآمدند اینگونه نبود.» (خاطرات آیتالله طاهری خرم آبادی، ج 2، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص48-47).
نماز زیارت نشسته می خواندند
امام در طول مدت چهارده سالی که در نجف اشرف اقامت داشتند، هر شب، سه ساعت بعد از غروب آفتاب- در تمام فصول سال- به عزم زیارت حضرت امیر المؤمنین (ع) از منزل خارج می شدند. امام مسافت بین خانه تا صحن مطهر را به طور پیاده در حدود هفت دقیقه طی می کردند. از در قبله وارد صحن و از کفش کن ضلع جنوبی ایوان، عبور و بعد از اذن دخول در رواق، به حرم مطهر مشرف می شدند. پایین پا، زیارت مختصری می خواندند و سپس به طرف ضلع جنوبی ضریح، روبروی صورت حضرت امیر المؤمنین می ایستادند، زیارت امین الله را می خواندند و بر خلاف دیگران و عامۀ مردم که از همان جا بالاسر را دور می زدند، امام از همان نقطه باز می گشتند و از پایین پا به پشت سر می رفتند و نماز زیارت و معمولاً زیارت جامعه را به طور نشسته می خواندند (حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان- در سایه آفتاب- ص 37 – 38)
در حرم جایگاه مخصوصی نداشتند
ایشان وقتی وارد حرم میشدند رسمشان این نبود که به کسی بگوید بلند شو بگذار من اینجا بنشینم. هر جای خالی پیدا میکردند مینشستند، به همین دلیل برخی از طلبهها زودتر میرفتند تا اگر جمعیت زیاد بود و جا برای ایشان نبود بنشینند و بعد جا خالی کنند تا آقا بنشینند. ایشان زیارتهای مخصوص حضرت سیدالشهداء(ع) میرفت. مثلاً ماه رجب، شعبان، محرم، ذیحجه و اربعین به خانهای که نزدیک حرم امام حسین(ع) و مرقد حضرت ابوالفضل(ع) بود میرفت. هر کسی هم با ایشان کاری داشت برای دیدن ایشان به آن خانه کربلاییشان میرفت. (خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید اسدلله امامی میبدی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س))
مراعات حال زوار در هنگام زیارت
به گفته آیتالله آلاسحاق: «روزی از در حرم [حضرت علی(ع)] که وارد شدم، دیدم امام تشریف میآورند. چون ایشان حاضر نبودند که ما همراهشان برویم، ما از طرف دیگری به حرم رفته سلام و زیارت کردیم. وقتی از زیارت برمیگشتیم، دیدیم امام هنوز به خود حرم نرسیدهاند چون زنها در ایام عید در رواقها مینشستند و مجال نبود که امام عبور کنند، امام همین طور ایستاده بودند تا جایی پیدا شود و پایشان را بگذارند. من با عجله رفتم و گفتم: یوما گوما سید. آن شخص بلند شد و چون گفتم سید دارد میآید و جمال امام را دید، صلوات فرستاد و کنار رفت. امام فرمودند: «این کار را نکن» گفتم: «آقا گوما یعنی برخیز.» امام دوباره با دست اشاره کردند که این کار را نکن. گفتم: «آقا» گفتند: «میرسیم» و حاضر نشدند که آن افراد را از جلو پایشان بلند کنیم تا به حرم بروند.»
ملاقات زائران ایرانی با امام در نجف
نظم امام در تشرف به حرم حضرت امیرالمومنین(ع) کار زوار ایرانی را برای ملاقات با ایشان آسان میکرد. به طوری که زوار میتوانستند در ساعات معینی ایشان را در حرم ملاقات کنند. چنانکه مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سمامی میگوید: «...زائرانی که به زیارت حرم حضرت امام علی(ع) مشرف میشدند، از ساعت ورود و خروج امام به حرم آگاه بودند. بنابراین چون میدانستند که امام در ساعتهای مشخصی به حرم مشرف میشود، به صحن و حرم میآمدند تا امام را زیارت کنند...»
حجتالاسلام والمسلمین شیخ عبدالحمید بنابی که یکبار به همین شیوه موفق به دیدار امام خمینی شده بود در این رابطه میگوید: «...بنده که هر از گاهی موفق میشدم به زیارت عتبات عالیات مشرف شوم در حرم مطهر امیرالمومنین(ع) شبها منتظر میماندم تا امام خمینی به زیارت بیایند.... در آنجا ایشان را میدیدم. امام هر شب به زیارت جدشان میآمدند، وقتی مشرف میشدند من خیلی عادی بدون توجه به جاسوسان با ایشان سلام احوالپرسی میکردم، ایشان هم اظهار لطف میفرمود. گاهی هم میایستادم و از دور ساعتی به امام تماشا میکردم. امام زیارت میکرد و زیارت جامعه میخواند و حالت معنوی بسیار جذابی داشت.» (خاطرات حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالحمید بنابی صص129-130).
حجتالاسلام کشمیری هم درباره برنامه منظم امام در زیارت امیرالمومنین(ع) میگوید: «مقید و منظم بودن حضرت امام در نجف هم زبانزد طلاب و فضلا و افرادی بود که ایشان را میشناختند. همه آنها میدانستند که معظم له چه ساعتی از اندرونی به بیرون میآید و چه موقعی با مراجعه کنندگان ملاقات میکند و چه ساعتی به حرم مطهر مشرف میشود.»
حجتالاسلام کشمیری هم درباره برنامه منظم امام در زیارت امیرالمومنین(ع) میگوید: «مقید و منظم بودن حضرت امام در نجف هم زبانزد طلاب و فضلا و افرادی بود که ایشان را میشناختند. همه آنها میدانستند که معظم له چه ساعتی از اندرونی به بیرون میآید و چه موقعی با مراجعه کنندگان ملاقات میکند و چه ساعتی به حرم مطهر مشرف میشود.»
نظر شما