عصر امام صادق(ع)؛ دوران شکوفایی علم کلام / آشنایی با جریان‌های فکری دوران امام ششم(ع)

عصر امام جعفر صادق(ع)، عصر انتشار علوم اسلامی و انسانی از قبیل تفسیر، فقه، حدیث، کلام، انساب، لغت، شعر، طب، تاریخ، نجوم و... بود و موجب پیدایش افکار و اندیشه‌های مختلف، مذاهب اسلامی و مکاتب کلامی شد.

 به گزارش آستان‌نیوز، همزمان با ۲۵ شوال برابر با ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) به منظور آگاهی بیشتر درباره شکوفایی بحث‌های کلامی در عصر امام صادق(ع) و علل آن با حسین لطیفی، مدیر گروه کلام اسلامی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی گفت وگو کردیم که اینک پیش روی مخاطبان گرامی است:
 

جناب آقای لطیفی لطفا در ابتدا نقش امام صادق(ع) را در رشد و شکوفایی علم کلام ارزیابی بفرمایید.

کلام امامیه بدون اینکه محصول جریان‌های فکری مکاتب مختلف باشد بر گرفته از قرآن و سنت پیامبراکرم(ص) و امامان معصوم است. حضرات اهل‌بیت(ع) بر اساس حدیث شریف ثقلین از مرجعیت و مقبولیت علمی بالایی  برخوردار بودند و بزرگترین جریان فکری و علمی را رهبری می‌کردند.
نخستین مدرسه علمی در جهان اسلام به وسیله اهل‌بیت رسول اکرم(ص) در مدینه تاسیس شد و خود نخستین آموزگار این مدرسه بودند و شاگردان بسیاری را نیز در علوم مختلف اسلامی پرورش دادند. 
عصر امام صادق(ع) در پی رقابت‌های سیاسی امویان و نیز ضعف اولیه حکومت بنی عباس و فرصت کوتاهی که فراهم آمد، عصر متمایزی با سایر ائمه(ع) بوده است. امام در این فرصت کوتاه، توانستند با برپایی کلاس‌هایی شاگردان بزرگی را تربیت کنند و هریک را در موضوع خاص ماهر و متخصص بار آورند. به این ترتیب نخستین متکلمان امامیه ظهور و بروز کردند. براساس گزارش صاحبان رجال و ملل و نحله ها بیشترین دوره رونق علم کلام درعصرامام صادق(ع) بوده است. از این رو عصر امام صادق(ع) را می‌توان عصر شکوفایی دانش کلام دانست. به‌طوری که بیشترین دانشمندان متکلم دراین دوره بودند و در این رهاورد اصحاب و شاگردان امام بیشترین تالیف کتب کلامی را از خود بر جای گذاشته اند. 
طبق گزارش صاحبان رجال و تراجم بیش از پانصد اثر کلامی شیعه در این دوره قابل شناسایی است. به نظر می رسد حداقل بخشی از این تراث کلامی شیعه به ویژه در سه قرن نخست قابل شناسایی و احیاء است.
امام ضمن اهتمام به تبیین مبانی اعتقادی و کلامی بیشترین تشویق را از کار متکلمان داشتند. حتی دستور می‌داد متکلمان شیعه در حضورشان با مخالفان مناظره کنند و علاوه بر مناظره به تدوین و تالیف مسائل کلامی تشویق می کردند. در واقع امام بیش از ۴۰۰۰ شاگرد داشته است.
 

در ادامه به برخی از بزرگان و شخصیت‌های برجسته کلامی تربیت یافته امام صادق(ع) نیز اشاره بفرمایید.

 هشام بن حکم از شاگردان برجسته امام صادق و امام کاظم(ع) بود که در مباحث کلامی به خصوص در موضوع امامت سرآمد شاگردان آنها به شمار می‌رفت. از وی آثار بسیاری هچون «کتاب التوحید»، « کتاب المعرفه»، «کتاب الامامه» ، «کتاب رد بر معتزله» به یادگار مانده است.
ابوجعفر محمدبن علی بن نعمان معروف به مومن طاق نیز یکی از شاگردان امام سجاد و امام باقر و امام صادق(ع) و چیره دست در مناظرات کلامی بوده است. عیسی بن روضه از متکلمان شیعی در عصر امام و مولف «کتاب الامامه»، جابربن حیان صاحب آثار متعدد در حوزه‌های دانشی که برخی تا ۶۰۰اثر به وی نسبت داده‌اند، مفضل بن عمر جعفی، صاحب «کتاب توحید» معروف به «توحید مفضَّل» در موضوع خداشناسی که امام مطالب آن را به مفضل املاء کرده است و خلیل بن احمد لغوی مشهور مولف «کتاب الامامه» و ...
 

با توجه به فراوانی روایات اعتقادی امام، مسائل کلامی در عصر امام صادق(ع) را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ و وجه تمایز روش متکلمان امامیه با جریان‌های کلامی را در چه چیزی می‌دانید؟
از تک تک عناوین تراث کلامی شیعه عصر امام می‌توان نظام مسائل آن عصر را شناسایی و به دست آورد،  همچنین ضمن جست وجو در احادیث و روایات اعتقادی و کلامی امام، این مسائل به خوبی قابل شناسایی است. از جمله مهمترین مسائل کلامی می‌توان به توحید، براهین اثبات وجود خدا، صفات خدا، افعال الهی، افعال انسان، قضاء و قدر، جبر و اختیار، رویت باری تعالی، نبوت و امامت اشاره کرد.
کلام امامیه از همان ابتدا با عقل‌گریزی اصحاب حدیث و عقل‌گرایی افراطی معتزله و به تبع این دو با جمودگرایی اشاعره مخالف بود. امامیه با استفاده از کتاب و سنت و با بهره‌گیری از اجتهاد عقلی معارف دین را تبیین و تقریر می نمایند.
 

همانگونه که بیان شد، در منابع تاریخی جریان‌های فکری و کلامی زیادی در عصر امام صادق(ع) بودند، لطفا درباره نوع مواجهه امام با این جریان‌ها هم اشاره ای بفرمایید.

در عصر امام صادق(ع) جریان‌های فکری مختلفی مانند اهل حدیث، معتزله، مرجئه، مفوّضه، مدعیان دروغین مهدویت، غالیان، خداناباوران، صوفیه، جریان ادیانی و .... شکل گرفته بودند و در واقع روش امام در مواجهه با این جریان‌های فکری بر اساس شرایط خاص مختلف بوده است. برای نمونه با برخی با شیوه مناظره و جدال احسن برخورد می‌شد که اغلب با سران و اصحاب اندیشه و مکاتب فکری این روش را به کار می‌بردند. پاسخ به پرسش اعتقادی و کلامی و نیز نگارش و مکاتبات علمی با اصحاب و صاحبان اندیشه از جمله روش‌های دیگر بود که امام از آن بهره می‌گرفتند و مواجهه با برخی شخصیت‌های منحرف و معلوم الحال بیزاری و برخورد طردی و دفعی بوده است. 
 

لطفا در ادامه به برخی از جریان‌های انحرافی عصر امام(ع) که ریشه‌های آن در عصر حاضر نیز قابل پیگیری است اشاره کنید. 

از جمله مهمترین و با سابقه‌ترین جریان فکری، جریان اهل حدیث است که از مهمترین جریان‌های منحرف و افراطی به شمار می‌رود که در تاریخ اسلام شکل گرفته بود. در واقع امتداد این جریان منحرف را می‌توان تا امروز نیز  با جریان موسوم به «سلفیه» دنبال کرد. 
دومین جریان فکری جریان غالیان است. این جریان منحرف مورد لعن و نفرین اهل البیت(ع) بوده است. به‌طوری‌که امام صادق(ع) از پیروان خود می‌خواستند تا از این گروه بیزاری و دوری بجویند. گزارش‌های فراوانی از مباره امام با این گروه در متون روایی و تاریخی وجود دارد.
یکی دیگر از جریان‌های فکری عصر امام، جریان خداناباور است که در قدیم بخشی از زنادقه دینی را شامل می شدند. واکنش ومواجهه امام(ع) در برابر این جریان مبتنی بر به کارگیری منطق و خرد در مجادله بوده است و از برخورد طردی و دفعی و خشن با این افراد خودداری می‌کردند.

کد خبر 971

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha