نگاهی تحلیلی به شیوه مناظرات امام رضا (ع) با بزرگان ادیان

یک پژوهشگر تاریخ و سیره اهل بیت(ع) می گوید: امام رضا (ع) علاوه بر پاسخهایی که از علم آن حضرت سرچشمه می‌گرفت، شیوه‌های خاصی را در بحث به اجرا گذاشتند که از حیث روش شناسی قابل توجه است ...

پایگاه بین المللی اعتاب و زیارت: مناظرات و گفت‌وگوهای امام رضا (ع) با بزرگان ادیان و مذاهب یکی از مهمترین منابع برای درک بهتر عقاید شیعه بوده و از جهات مختلف محتوایی و خصوصا روش شناسی دارای اهمیت است چرا که همزمان با اندیشه در محتوای مناظره و گفتگو با ادیان و مذاهب مختلف باید در روش و سبک این گفتگوها نیز اندیشید و آنها را فراگرفت؛ از این‌رو عتبه‌نیوز دراین‌باره با حجت الاسلام دکتر محمد صادقیان هرات دکترای تاریخ اسلام به گفتگو نشسته است. در ادامه حاصل این‌ گفت‌وگو از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 

جناب آقای دکتر صادقیان قبل از بازخوانی مناظرات امام رضا (ع)، ابتدا درباره جایگاه یا اهمیت سنت مناظره در فرهنگ اسلامی بفرمایید.

مناظره یکی از سنتهای حسنه ای است که جایگاه ویژه ای در فرهنگ اسلام دارد. در اهمیت آن همین مقدار بس که آیات چندی از قرآن کریم اختصاص به توضیح و تبیین این فرهنگ در میان مسلمانان داشته و آنان را از جدل و بحثهای بی ثمر منع کرده است. « و لا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن...» (عنکبوت آیه 46) « ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن...» (نحل آیه 125)  صفحات تاریخ اسلام نمونه های بسیاری از تلاشهای علمی بزرگان دینی در خود ثبت کرده است که هر یک در راستای تبیین اندیشه خود و زدودن سوء تفاهمات، همچنین تعامل علمی بیشتر و نمایان شدن نقاط مشترک دریافتهای مختلف از وحی به مناظره نشسته اند. مناظره در حقیقت فشرده ترین کلاسی است که ارباب اندیشه در آن زورآزمایی کرده و حقیقت پندار خویش را بر دیگر مدعیان اثبات می کنند.

به نظر شما هدف مأمون و دستگاه خلافت و حاکمیت عباسی از تشکیل این مناظره‌ها چه بوده است؟

در کتابهای تاریخی نام دقیق مناظره کنندگان ذکر نشده و تنها به لقب آنها اشاره ای شده است. نامهای جاثلیق و رأس الجالوت و هربذ و مانند آنها در حقیقت مقاماتی است که آنها در دین خود داشته اند. مثلا جاثلیق مقام سر اسقفی مسیحیان در ایران بوده است. یا رأس الجالوت ( بزرگ مهاجران) رئیس یهودیان بوده است که در وظیفه تعیین قضات و روحانیون یهودی بر عهده داشته است.

اما در یک نگاه اجمالی سه هدف کلی را برای این مناظره از منظر دستگاه خلافت و حاکمیت می توان تعریف کرد که عبارتند از:

1. خراب کردن وجهه امام

چهره موجه امام در میان مردم و هیمنه علمی او و ادعای منصوص بودن جایگاه امامتش می‌توانست دسیسه‌های مامون را از آوردن امام رضا (ع) به مرو نقش بر آب کند؛ بنابراین لازم بود تا در این خصوص، امام رضا (ع) را نیز مانند دیگر انسانها زمینی، خطاپذیر و محدود از جهت علمی معرفی می کردند. به همین دلیل می بینیم که برپایی جلسات مناظره از اولیه ترین اقدامات مأمون در بدو ورود امام می باشد.

این مسئله خود را در مناظره آن حضرت با سلیمان مروزی به شکل آشکارتری نمایان است. آنجا که مأمون به سلیمان می گوید که من تو را آورده ام تا او را حتی شده فقط در یک مورد مجاب نمایی (عیون اخبار الرضا، باب 13 ص362).

2. سرگرم کردن مردم به مناظرات علمی

خبرهای متعدد از وجود درگیریهای متعدد می توانست افراد بسیاری را به این فکر بیاندازد که آنها نیز می توانند با تشکیل گروههای مسلح، دست به قیام زده و حق خود را با قدرت قهریه مطالبه نمایند. برپایی چنین جلسات مناظره ای می توانست ذهن مردم را از این کشمکشها به سمت مباحث دیگر معطوف کرده و اوضاع را تا حدودی آرام نماید.

3. شناخت بهتر امام توسط خود مأمون

این مطلب از کلام نوفلی- راوی حدیث- کاملا قابل استنباط است؛ آن گاه که امام از او سوال می کنند که (به نظر تو هدف مأمون چیست؟) و او پاسخ می دهد که (او قصد آزمایش شما را دارد). یا در انتهای این جلسه که محمد بن جعفر – عموی امام رضا (ع) – به نوفلی می گوید: (او قصد داشت امام را بیازماید تا دریابد آیا چیزی از علم امامت در نزد او هست یا نه؟) نشانگر این جنبه از مناظره دارد. مأمون برای درک بهتر این مسئله که آیا آن حضرت به راستی امام شیعیان است یا مانند برخی مدعیان دروغین تنها از فرصت بدست آمده قصد استفاده بهینه را دارد این مناظرات را برپا می کند.

شیوه بحث و مناظره‌های امام رضا (ع) چگونه بوده است؟

امام رضا (ع) علاوه بر پاسخهایی که از علم آن حضرت سرچشمه می‌گرفت، شیوه‌های خاصی را در بحث به اجرا گذاشتند که از حیث روشی قابل توجه است؛ مثل مناظره به صورت تک به تک یا خودداری از نقد شخصیت افراد به جای نقد استدلال یا استفاده از مسلمات خصم و ...  به چند مورد از این روش‌ها اشاره می‌کنم:

۱. مناظره به صورت تک به تک با نمایندگان ادیان

یکی از مهمترین روشهایی که امام رضا (ع) در انجام مناظره در پیش گرفتند، مناظره به صورت تک به تک است. بدین شکل که هر یک از افراد به نوبت، مطالب خود را مطرح می کردند و امام به سوالات او پاسخ می دادند و بعد از آنکه او قبول شکست می کرد به سراغ نفر بعدی می رفتند. در این شیوه علاوه بر آنکه شخص پاسخگو می تواند تمرکز بیشتری بر روی مطالب مطروحه داشته باشد، مانع از این می شود که مسائل حاشیه ای توسط افراد دیگر مطرح شود و موضوع مورد بحث مغفول بماند. گاهی دیده می شود که در مناظره های چند نفری، یک نفر مطلبی را مطرح می کند که بحث برانگیز است. در همین زمان، شخص دیگری مطلب جدیدی به ذهنش خطور می کند که از جهتی مرتبط با مطلب مطروحه یا پاسخ فرد پاسخگوست؛ که بحث را به جهت دیگری می برد. این مسئله موجب می شود که بعد از اندک زمانی، آنقدر مسائل مختلفِ بی پاسخ، مطرح شود که هر دو طرف در ادامه بحث حیران شوند و ندانند که به کدام اشکال باید پاسخ دهند و شاهدان ماجرا نیز پی نخواهند برد که بالاخره چه کسی پیروز میدان شده است. اما طرح مسئله مناظره به صورت تک به تک و به نوبت، این امکان را از فرد مقابل می گیرد که با کمک دیگران از پاسخ گویی به اشکالات فرار کند.

۲. خودداری از نقد شخصیت افراد به جای نقد استدلال

از نکات جالب توجه در این مناظره آن است که امام در هیچ جای مناظره مخاطبان خود را متهم به دروغ گویی و مغلطه گری نمی کند. بلکه در تمامی موارد، نقاط اشتباه و انحراف آنان را تذکر میدهند. در حقیقت امام از نقد شخصیت افراد خودداری می کند و به نقد مطالب می پردازد. با وجود آنکه در برخی موارد احساس می شود که مخاطبان امام (ع) راه اعتدال را رها کرده و کلمات خود را آمیخته با دروغ، تحریف و یا مغلطه می کنند، اما امام در تمامی این حالات، با صبر و حوصله از کنار شخصیت افراد گذشته و تنها استدلالهای آنان را آماج حملات خود قرار می دهد. در مقابل می بینیم که جاثلیق – بزرگ نصرانیان - از تنها فرصتی که برای نقد شخصیت امام پیدا میکند سریعا استفاده کرده و ایشان را به جهل و ناتوانی علمی متهم می نماید. توجه به این نکته در مناظراتی که دارای ناظران متعدد است باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. زیرا می تواند توجه مخاطبین را به سمت حق مداری مناظره کننده جلب کند و مانع از خارج شدن شکل مناظره از یک مباحثه علمی به دعوای شخصی شود.

3. استفاده از مفاهیم مسلم نزد طرف مقابل

بارها در این مناظره امام ابتدا از فرد مقابل نسبت به موضوعی که قرار است پایه استدلال قرار بگیرد اعتراف می‌گیرند. مانند این فراز از مناظره:

« امام: تو را سوگند می دهم آیا در انجیل این هست که یوحنا گفته:( مسیح مرا ازآیین محمد عربی خبر داد و به من مژده داد که پس از او محمد می آید من هم این مژده را به حواریون دادم و آنها به محمد ایمان آوردند)؟

جاثلیق: یوحنا به نبوت مردی و نیز به خاندان و وصی او مژده داده ولی روشن ننموده که او چه موقعی ظهور می کند و نام آنها را بیان نکرده است.

امام: اگر کسی را بیاوریم که نام محمد و خاندان و پیروانش را از انجیل بخواند به او ایمان می آوری؟

جاثلیق: آری ایمان محکم

... سپس امام نام محمد و خاندان و پیروانش را از انجیل قرائت کرد.

... جاثلیق: آنچه را وجودش در انجیل برایم ثابت و روشن شد انکار نمی کنم و به آن اعتراف دارم» (عیون اخبار الرضا، ج1، باب 12، ص 320)

۴. حصر عقلی

از دیگر موارد مورد استفاده در مناظرات، قرار دادن مسیر مناظره در حالتی است که شخص مخاطب در یک حصر عقلی گرفتار شود. حصر عقلی در حقیقت یک دوراهی است که هر دوی آنها به شکست منتهی می شود و راه فراری برای مناظره کننده باقی نمی ماند. اشخاص متبحر در مناظره، معمولا درپاسخ دادن سعی می کنند، تا جایی که ممکن است خود را از گردنه خطر حصر عقلی دور نگه دارند. در مناظره امام رضا (ع) با بزرگان ادیان آسمانی، می بینیم که این تکنیک بارها توسط امام (ع) استفاده می شود. مثل زمانی که امام (ع) نام پیامبر اسلام و خاندانش را از انجیل قرائت می فرمایند و سپس به جاثلیق می گویند:

« چه پاسخی داری؟ یا باید بگویی که آنچه خواندم انجیل نیست و یا باید بگویی که انجیل دروغ  است. اما احتمال اول که بطلانش ثابت شد. بنابراین یا باید به نبوت محمد (ص) طبق اخبار انجیل اعتراف کنی و یا کشتنت واجب می شود چون خدا و پیامبر و کتاب خود را منکر شده ای» (عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، باب 12، ص 320)

در اینجاست که جاثلیق راهی جز تأیید کلام امام ندارد و بر صحت مطالب گفته شده از انجیل اعتراف می کند.

۵. تبدیل مستشکل به سوال کننده فعال

تسلط روحی و علمی امام در طول مناظره بر علمای ادیان سبب گردید تا آنها از جایگاه یک اشکال کننده به موضع سوال کننده تغییر وضعیت دهند. این مسئله تنها زمانی اتفاق می افتد که مخاطبین بر تسلط علمی فرد مقابل خود پی برده و به نوعی خود را در برابر او ضعیف می یابند. از این رو با تغییر لحن خود از حالت اشکال کردن به سوال کردن، میزان ضربات را بر خود کاهش داده و شکل کار را از مبارزه جویی به مباحثه علمی تغییر می دهند تا اگر اشکالی هم در این میان مطرح شد و این اشکال رد گردید، به حساب سوال علمی گذاشته شود نه اشکال. این حالت در برخورد رأس الجالوت که پس از جاثلیق وارد بحث شد، کاملا مشهود است. او بارها به جهل خود نسبت به سوال امام اذعان کرده و از ایشان پاسخ سوال را درخواست می کند.

۶. وارد کردن اتهام بر اساس باورهای غلط مقابل

از مطالب جالبی که در این مناظره اتفاق افتاده، استفاده امام رضا (ع) از تکنیک اتهام وارد کردن است. در این شیوه شخص مناظره کننده به ظاهر با وارد کردن اتهام، شخص مخاطب را بر می انگیزاند تا نسبت به تهمت ایراد شده عکس العمل نشان دهد. او نیز که احساس می کند حربه خوبی را یافته و دلایل محکمی در رد خصم خود دارد با قدرت وارد میدان می شود و سعی می کند با رد این تهمت مخاطب خود را محکوم کند. اما بعد از مدتی با تغییر یافتن ناگهانی شکل بحث و طرح آن روی سکه، او تازه متوجه می شود که این اتهام تنها دامی برای گرفتن اعتراف از او در جهت رد عقیده دیگری بوده است.

« امام : ... تنها عیبی که عیسای شما داشت این بود که او مردی ضعیف و ناتوان بود و روزه کم می گرفت و نماز کم می خواند.

جاثلیق: علم خود را تباه کردی و ناتوانی خود را از نظر علمی آشکار نمودی . من پیش از این سخن فکر می کردم که شما داناترین مسلمانان هستی؟ ... او هیچ روزی را افطار نکرد و هیچ شبی را نخوابید. او همه روزها روزه و همه شبها را مشغول عبادت بود.

امام: بنابراین ، او که به عقیده شما خداست برای چه کسی آن همه روزه می گرفت و نماز می خواند؟

جاثلیق از پاسخ امام فرو ماند». ( عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، باب 12 ص ۳۲۲).

نکته جالب در این جمله آن است که امام نمی گویند حضرت عیسی اینگونه بوده بلکه می فرمایند عیسای شما اینگونه بوده است.

کد خبر 1780

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha