مدفن جد اعلای رسول خدا (ص) در جوار خانه کعبه

حضرت اسماعیل(ع) فرزند ارشد حضرت ابراهیم(ع) بوده که نَسب مبارک پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد(ص) به ایشان می‌رسد.

عتبه‌نیوز - آزیتا ذکاء؛ حضرت اسماعیل(ع) فرزند ارشد حضرت ابراهیم(ع) بوده و نَسب مبارک رسول‌خدا(ص) به ایشان می‌رسد. نام آن حضرت در قرآن کریم ۱۲ بار، در انجیل برنابا یک‌بار و در تورات مکرّر آمده است.
مهاجرت به سرزمین مکه به همراه مادر خویش هاجر، به وجود آمدن چشمه زمزم به‌ برکت وی، آمادگی برای قربانی شدن توسط پدرش و ساخت خانه کعبه از مهم‌ترین وقایع زندگانی آن حضرت به شمار می‌روند.
در گزارش پیش‌رو، بیشتر با این پیامبر الهی و مدفون در جوار خانه کعبه آشنا خواهیم شد.

هاجر هدیه حاکم مصر به ساره

هنگامی ‌که حضرت ابراهیم(ع) همراه ساره از بابِل به‌ سوی سرزمین فلسطین هجرت کردند در مسیر راه وقتی ‌که به مصر رسیدند، حاکم مصر کنیزی را به نام هاجر به ساره بخشید. ابراهیم(ع) همراه ساره و هاجر وارد فلسطین شدند و در آنجا به زندگی پرداختند.

تولد در شام

سال‌ها گذشت ابراهیم(ع) و همسرش ساره به سن پیری رسیدند و ساره بچه‌دار نشد، روزی ابراهیم(ع) به ساره چنین پیشنهاد کرد: «اگر مایل هستی کنیزت هاجر را به من بفروش، شاید خداوند از ناحیه او فرزندی به ما عنایت کند، تا راه‌مان را زنده کند».
ساره این پیشنهاد را پذیرفت، از این‌ پس هاجر همسر ابراهیم(ع) گردید و پس از مدتی دارای فرزندی شد که نام او را اسماعیل گذاشتند. این همان فرزند صبور و بردبار را ابراهیم(ع) از درگاه خدا درخواست کرده و خداوند بشارت او را به پیامبر خود داده بود.
با داشتن این فرزند، کانون زندگی ابراهیم(ع)، زیبا و شاد شد، چرا که اسماعیل ثمره یک قرن رنج و مشقت‌های آن حضرت بود. 
در سبب این نامگذاری گفته‌اند: ابراهیم(ع) هنگام درخواست فرزند از خدا دو کلمه «اشمع» و «ایل» به معنای «خدایا دعایم را اجابت کن» را به ‌کار برد و چون خداوند به ایشان فرزند داد اسم او را به ‌همان جمله نامید.

مدفن جد اعلای رسول خدا (ص) در جوار خانه کعبه

مهاجرت تحمیلی به مکه بخاطر حسادت ساره

حس هووگری گاهی به صورت‌های رنج‌آور در ساره بروز می‌کرد، او وقتی ‌که می‌دید ابراهیم(ع) فرزند نوگلش اسماعیل را در کنار مادرش در آغوش می‌گیرد و او را می‌بوسد و نوازش می‌کند، در درون ناراحت می‌شد و در غم و اندوه فرو می‌رفت، آتش حسادت در درونش شعله می‌کشید که چرا شوهرم ابراهیم(ع) باید همسر دیگری به نام هاجر داشته باشد؟ و هاجر که کنیز من بود، اینک همتای من شود؟ و پسرش مانند پسر من مورد محبت ابراهیم قرار گیرد؟!
وسوسه‌های نفسانی، طوفانی از حزن و اندوه در ساره به وجود آورده بود و موجب می‌شد که گاه‌ و بیگاه با همسرش برخوردهای نامناسب داشته باشد. آزارهای ساره باعث شد که ابراهیم شکایت او را به درگاه پرودگار برد، خداوند به آن حضرت چنین فرمان داد که هاجر و اسماعیل را از ساره دور کند، حضرت ابراهیم(ع) عرض کرد: «آن‌ها را به کجا ببرم»؟ خداوند که می‌خواست خانه‌اش کعبه به دست آن حضرت بازسازی شود به ابراهیم(ع) وحی کرد و فرمود: «آن‌ها را به حرم و محل امن خودم و نخستین خانه‌ای که آن را برای انسان‌ها آفریدم، یعنی به مکه ببر».
ابراهیم(ع) با اجرای این فرمان گرچه از بن‌بست مشکل خانوادگی نجات یافت، ولی چنین کاری بسیار مشکل و رنج‌آور بود، زیرا باید عزیزانش هاجر و اسماعیل را از فلسطین آباد و خرم به دره خشک و تفتیده مکه کنار کعبه ببرد که در لابه‌لای کوه‌های زمخت و خشن قرار داشت.

میزبانی سرزمین مکه از همسر و فرزند ابراهیم(ع)

حضرت ابراهیم(ع) به همراه هاجر و فرزند خردسالش از فلسطین به‌ سوی مکه رهسپار شد، در سرزمین خشک و سوزان یک قطره آب نبود و هیچ انسان، حیوان و پرنده‌ای وجود نداشت، به‌ راستی آن حضرت در سخت‌ترین و عجیب‌ترین آزمایش‌های الهی قرار گرفت، با تصمیمی قاطع، فرمان خدا را اجرا کرد، هاجر و کودکش را در آن سرزمین خشک و سوزان گذاشت و آماده مراجعت گردید. 
هنگام مراجعت هاجر در حالی ‌که گریان و ناراحت بود، صدا زد: «ای ابراهیم! چه کسی به تو دستور داده که ما را در سرزمینی بگذاری که نه گیاهی در آن وجود دارد و نه حیوان شیردهنده و نه حتی یک قطره آب، آن ‌هم بدون زاد و توشه و مونس»؟ آن حضرت گفت: «پروردگارم به من چنین دستور داده است».
وقتی‌ که هاجر این سخن را شنید، گفت: «اکنون ‌که چنین است، خداوند هرگز ما را به حال خود رها نخواهد کرد».

جوشش آب زمزم به برکت حضرت اسماعیل(ع)

چون‌ آذوقه هاجر و فرزندش تمام‌ شد، تشنگی‌ بر کودک‌ چیرگی‌ یافت‌ و هاجر در پی‌ یافتن‌ آبی‌ که‌ عطش‌ فرزند را فرو نشاند، به‌ هر سو دوان‌ گشت‌ و ۷ بار، مسیر صفا تا مروه‌ را پیمود و هیچ‌ نیافت‌. بار آخر از پیرامون‌ اسماعیل‌ صدایی‌ شنید و از ترس‌ آنکه‌ حیوانی‌ درنده‌ کودک‌ را بدرد، سوی‌ او شتافت‌، اما متوجه‌ شد که‌ در زیر پای‌ کودک‌ آبی‌ جاری‌ است‌؛ چشمه‌ای‌ که‌ بعدها با نام‌ زمزم ‌شناخته‌ شد.

شهرت نسل اسماعیل به عرب مستعربه

پس از مدتی به برکت جوشش آب، گروهی از قبیله جُرْهُم که در نزدیکی‌ مکه‌ ساکن بودند، پس از آگاهی از وجود چشمه، با اجازه از هاجر در آن مکان اقامت گزیدند و از آن پس اسماعیل با قبیله جرهم معاشرت می‌کرد و به سبب این معاشرت زبان‌شان را آموخت و طولی نکشید که با آن قبیله وصلت نمود و صاحب فرزندانی شد. نسل اسماعیل بعدا به عرب مستعربه شهرت پیدا کرد.

همسران حضرت اسماعیل(ع)

‏حضرت اسماعیل(ع) دارای همسران و فرزندانی بود که پیامبری از طریق آنان ادامه یافت. همسر اول ایشان، زنی از قبیله «جرهم» به نام «جداء» دختر سعد بود که بعدها اسماعیل(ع) به دستور پدرش او را طلاق داد. ایشان زن دیگری از همین قبیله را به همسری برگزید و از وی صاحب چندین فرزند شد. در مورد نام همسر بعدی او گزارش‌های متفاوتی وجود دارد: که می‌توان آنها را «سیده»‏ یا «رعله» دختر مضاض بن عمرو، «ام‌سلمی» و یا «حتفاء» دختر حارث بن مضاض نام برد.

سه پیامبر از نسل حضرت اسماعیل(ع)

درباره تعداد و نام فرزندان اسماعیل(ع) نیز اختلافاتی وجود دارد. آن حضرت صاحب دوازده پسر به نام‌های قیدار، نابت، ادبیل، مبشام، مسمع، دوما، مسا، حداد، تیما، یطور، نافس و قیدما شد. 
در مورد تعداد دختران آن حضرت چیزی در دست نیست. اما از امام صادق(ع) نقل شده که در حجر (اسماعیل)، نزدیک رکن سوم(غربی) تنی چند از دختران آن حضرت دفن شده‌اند. 
سه پیامبر از نسل آن حضرت هستند که از جمله کسانی که بعدها از دودمان حضرت اسماعیل(ع) به پیامبری رسیدند، می‌توان به قیدار نبی(ع)، شعیب نبی(ع) و پیامبر اسلام(ص) اشاره کرد.

قربانی کردنی اسماعیل(ع)

پس از بشارت دادن فرزند به ابراهیم(ع)، آن حضرت نذر کرد تا اسماعیل(ع) را برای پرودگار قربانی کند. خداوند به او در رویا دستور داد تا نذرش را ادا کند. پرودگارمتعال با این دستور، مرتبه فرمانبری ابراهیم(ع) را به نمایش گذاشت و او را به عنوان الگویی برای نزدیکی به خود قرار داد.
وقتی که خداوند در این آزمون، آمادگی او و فرزندش را بزرگ دید، گوسفندی را برای قربانی فرستاد. پس از ذبح این حیوان، جبرائیل، ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) تکبیر گفتند.
علاقه زیاد ابراهیم(ع) به فرزندش راز دستور خداوند برای قربانی کردن اسماعیل(ع) بود که خداوند، او را از این طریق مورد آزمایش قرار داد و آن حضرت و فرزندش در این آزمون الهی سربلند بیرون آمدند.

مشارکت در بنای خانه کعبه

حرکت‌ ابراهیم‌(ع) هاجر و اسماعیل‌(ع) از شام‌ به‌ مکه‌ اساسا با انگیزه بنای‌ کعبه‌ دانسته‌ شده‌ است. ابراهیم‌(ع) برای‌ به‌ جای‌ آوردن‌ فرمان‌ الهی‌ درباره برپایی‌ کعبه‌ به‌ مکه‌ آمد و اسماعیل‌(ع) به‌ همراه‌ پدر دست‌ به‌ کار بنای خانه خدا شد.
در جریان‌ ساختن‌ خانه کعبه‌، اسماعیل‌(ع) همراه‌ پدر دست‌ به‌ دعا برداشته‌، در طلب‌ هدایت ذریه خود و درخواست‌ برانگیختن‌ رسول‌ اکرم‌(ص) از میان‌ آنان‌ برآمد.

مدفن جد اعلای رسول خدا (ص) در جوار خانه کعبه

آرامگاه حضرت در کنار کعبه

حضرت اسماعیل(ع) در سن ۱۳۰ سالگی و یا ۱۳۷ سالگی و در حدود دو هزار و شش‌صد و هشتاد و شش سال قبل از هجرت از دنیا رحلت کرد.
پیکر مطهر ایشان در منطقه‌ای کنار کعبه و زیر ناودان آن دفن شد که امروزه منسوب به نام ایشان بوده و به «حجر اسماعیل» محل زندگی این پیامبر الهی شناخته می‌شود‏. 
آن حضرت در کنار قبر مطهر مادر خویش به خاک سپرده شده و دختران ایشان هم در این محل دفن گردیده‌اند.

کد خبر 2914

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha