عتبه‌نیوز ـ آزیتا ذکاء؛ بعد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی شاهد گسترش جلسات و محافل قرآن در بارگاه منور رضوی هستیم که پای قاریان و اساتید بسیاری را از اکثر نقاط کشور و جهان به این مضجع شریف باز کرد و اکنون شایسته است که این شهر مقدس را مهد پرورش و رویش شخصیت‌های قرآنی دانست.

فرشته خوشدست یکی از فرزندان خطّه خراسان است که در سال ۱۳۵۱ در خانواده‌ای فرهنگی در مشهدمقدس دیده به جهان گشود. او صدای خوب را از جده مادری خود به ارث برده است؛ پدر و مادرش هم در کنار مشغله تدریس در مدارس آموزش و پرورش به استعداد فرزند خود توجه ویژه‌ای داشتند و تنها دختر خود را به بهترین جلسات قرآن مشهد می‌بردند و در این مسیر با او همراه بودند تا فرزندشان اکنون به عنوان یک قاری و پژوهشگر بین‌المللی و استاد قرآنی در دانشگاه خوش بدرخشد.

ماه مبارک رمضان فرصتی برای عتبه‌نیوز فراهم شد تا در چهارشنبه‌ امام رضایی این هفته به معرفی این بانوی نخبه و قرآنی بپردازد که جامعه قرآنی مشهد و کرمان او را با عناوین استاد، مادر، قاری و خادم قرآن می‌شناسند. در ادامه بیشتر با این خادم پیشکسوت حضرت آشنا خواهیم شد که تمام افتخار خود را خادمی حرم مطهر رضوی و تلاوت قرآن در این مضجع نورانی می‌داند، مشروح این‌ گفت‌وگو از نظرتان می‌گذرد.

مشهد به یُمن وجود امام هشتم(ع) از دیرباز جلسات قرآنی کم نداشته و اساتید خوبی که این جلسات را مدیریت می‌کردند. آیا می‌توان همین کُهن مثبت را پله‌ای برای پیشرفت خانم خوشدست در عرصه قرآنی دانست؟

اینکه مشهد اساتید و جلسات خوب زیاد داشته و دارد، شکی نیست. اما ذره ذره علاقه به قرآن و نشستن پای رحل کلام خدا از کودکی با شنیدن صدای زیبای مادربزرگم در من به وجود آمد. مرحومه خانم‌جان صافی‌زاده جده مادری‌ام است که اصالتا کرمانی بود. او ملّای شهرش بوده و زنان و دختران زیادی از محضر او قرآن آموختند. هر وقت مادربزرگم قرآن تلاوت می‌کرد یا کلاس قرآن داشت من هم کنارش می‌نشستم و با شوق فراوان گوش می‌دادم و انگار بهترین آهنگ دنیا را می‌شنوم. دومین عاملی که رغبت من را به فراگیری و مأنوس شدن با قرآن بیشتر کرد، علیرضا برادر بزرگم بود که هر وقت از مسجد می‌آمد، قرآن جلویش می‌گذاشت و می‌خواند من هم با اشتیاق به تلاوتش گوش می‌دادم و در تلاوت همراهی‌اش می‌کردم.

پس از کی پای شما به جلسات قرآن باز شد؟

سال پنجم دبستان بودم که آموزش‌وپرورش مسابقه قرآنی برگزار کرد و من با تشویق معلمم در این مسابقه شرکت کردم. این اولین ورود من به عرصه قرآنی در اجتماع بود که در این مسابقه اول شدم. همین مسابقه بهانه شد که پدر و مادرم به علاقه و استعداد من توجه کرده و من را به جلسات قرآن ببرند.

اولین جلسه قرآن که رفتم منزل خانم کامل تُو کوچه مسجد رانندگان نزدیک مسجد گوهرشاد بود. بعد پدرم من را به دارالقرآن محمدی برد که مدیریت آن را مرحوم میرزاعلی رحیمی بر عهده داشت. این استاد بزرگ با وجود معلولیت، اما در مدیریت کلاس و جلسات قرآن بسیار قوی بود و شاگردان خوبی تربیت کرد. من هم توفیق داشتم مدتی از محضر ایشان استفاده کنم و تجوید را به خوبی از او یاد بگیرم. جلسه قرآن مسجد توفیق در نزدیکی منزل‌مان نیز می‌رفتم و اغلب معلم یا برخی خانم‌های آن جلسه از من می‌خواستند قرآن بخوانم که با گلایه خانم‌های دیگر همراه بود که چرا همیشه فرشته بخواند. از محضر قاریان بین‌المللی همچون جواد پناهی، سیدعلی سرابی، سیدمرتضی و سیدجواد سادات‌فاطمی نیز بهره فراوان بردم.

اواسط دهه ۱۳۷۰ که مرحوم محمدصادق جعفری‌یگانه به همراه چند استاد دیگر سازمان تبلیغات اسلامی به گسترش کلاس‌های حرم مطهر رضوی پرداختند من از سوی مرحوم جعفری‌یگانه به حرم دعوت شدم و آن زمان قبل از اینکه اداره علوم قرآنی شکل بگیرد کلاس‌های ما در رواق دارالهدایه برگزار می‌شد.

همان‌طور که فرمودید با همت مرحوم جعفری‌یگانه جلسات حرم مطهر رضوی توسعه یافت و اداره علوم قرآنی شکل گرفت. شما هم از همان زمان همکاری‌تان را با این اداره شروع کردید و خادمیار قرآنی شدید؟

بله. از همان ابتدای شروع به کار اداره علوم قرآنی، من هم به عنوان قاری، مرتل و مفسر شروع به همکاری کردم. البته آن زمان تازه عروس بودم و چون همسرم از اقوام مادرم بود، برای زندگی مشترک به کرمان زادگاه مادری‌ام رفتم. خانم یوسف‌زاده، مسئول محافل و جلسات قرآنی و انتظامات خواهران این اداره، وقتی علاقه وافر من را برای خادمی دید، پیشنهاد داد که خادمیار قرآنی نیز بشوم و هر ماه که به مشهد می‌آیم در کنار اجرای برنامه، خدمت خود را نیز انجام دهم. من خادمیار مشهدی محسوب می‌شوم اما چون هر هفته این همه راه دور را نمی‌توانم بیایم در هر سفرم به این شهر، چند روزی می‌مانم و خدمت آن چند هفته را انجام می‌دهم. الحمدالله همسرم بعد پدر و مادرم مشوق و همراه خوبی است و اینکه من ماهی یکبار برای خادمی حضرت و اجرای تلاوت به مشهد سفر کنم، مخالفتی ندارد و خدمت به حضرت را وظیفه من می‌داند.

شما هنگام اجرای برنامه لباس خادمی به تن دارید، این پوشش چقدر در مستمعین تلاوت و سخنرانی شما تأثیرگذار بوده است؟

وقتی زائران قاری یا سخنران را با لباس خادمی می‌بینند یک توجه ویژه‌ای دارند و با دقت بیشتری به تلاوت یا سخنرانی گوش می‌دهند. البته حال و هوای معنوی حرم مطهر امام رضا(ع) نیز در تلاوت من بسیار تأثیرگزار است. وقتی قرآن و عترت با هم عجین می‌شوند، این اثرگذاری هم دو چندان می‌شود. گاهی که حین تلاوت به جمعیت پیش‌رویم نگاه می‌کنم، می‌بینم اشک در چشمان برخی از زائران جمع شده است. این اثرگزاری تلاوت شاید جای دیگر  به وجود نیایید.

چگونه تعامل بین خادمی قرآن و خادمی امام رضا(ع) را به وجود آورده‌اید؟

قرآن و عترت از هم جداشدنی نیستند، مگر می‌شود قرآن باشد و عترت نباشد. این دو تعامل بالایی با هم دارند. من افتخار می‌کنم که توفیق خادمی این دو گوهر گران‌بهای پیامبر(ص) در حدیث شریف ثقلین را دارم. خودم را خادم امام رضا(ع) نمی‌دانم، بلکه من خادم زائران این امام همام هستم و فرشته‌ها خادم این بارگاه ملکوتی هستند. وقتی می‌خواهم قرآن بخوانم از امام رضا(ع) کسب اجازه می‌کنم. مطمئنم اگر خود حضرت دعوتم نمی‌کردند و نمی‌خواستند من الان اینجا نبودم.

بیش از ۲۰ سال است که ساکن کرمان هستید، فعالیت‌های قرآنی شما در این شهر پررنگ ادامه یافته است؟

نقش و تأثیر اجتماعی من به عنوان یک فعال قرآنی برمی‌گردد به همین سال‌هایی که در شهر کرمان زندگی می‌کنم. اکنون مدرس دانشگاه‌های آزاد، علوم پزشکی و باهنر و همچنین دبیر معارف اسلامی سازمان پرورش استعدادهای درخشان استان کرمان هستم.  

جلسات قرآنی هم دارید؟

بله. ۱۷ سال است جلسه‌داری می‌کنم. در دانشگاه علوم پزشکی کرمان برای کارمندان و هم دانشجویان تدریس قرائت و همچنین تدبّر و تفسیر قرآن را دارم.

یک بانوی فعال قرآنی که به کسوت خادمی امام مهربانی‌ها نیز مفتخر است، چه مسئولیت سنگینی را بر دوش خود احساس می‌کند؟

من برای هر کسی در جایگاه دختر، مادر، همسر، استاد و دوست هستم. رفتار و گفتار من به عنوان یک قاری و خادم امام رضا(ع) زیر ذره‌بین نگاه اطرافیانم است. اینجاست که من خود را در خوف و رجا می‌بینم و تمام سعی خود را می‌کنم، زینت قرآن باشم تا قرآن در نگاه دیگران خوب جلوه کند و مردم بدانند اخلاق و سکنات من برگرفته از قرآن است و شاگرد مکتب اهل‌بیت(ع) هستم.  

با توجه به جایگاه قرآنی که دارم دانش‌آموزان و دانشجویان، من را مشاور خود می‌دانند و شاید بیشتر از مشاور مدرسه یا دانشگاه به من مراجعه کرده و در هر زمینه‌ای از من مشورت می‌گیرند. مثلا دانش‌آموزانی داشتم که پرسیدند، می‌توانند در کنار رشته تحصیلی خود رشته قرآنی را هم بخوانند و همان دانش‌آموزان یا دانشجویان علاوه بر رشته تحصیلی خود به رشته قرآنی نیز گرایش پیدا کرده و دو رشته را با هم می‌خوانند.

یا دانشجویی داشتم که پوشش مناسب نداشت بعد مدتی پیش من آمد، البته با ظاهری متفاوت‌تر از قبل و گفت: خانم خدا من را می‌بخشد. به او گفتم: همین که تو دغدغه داری و تغییر رفتار داده‌ای، حتما خدا تو را خواهد بخشید. همچنین برخی از دانش‌آموزان و دانشجویانم الان خودشان قاری و استاد قرآن در شهر کرمان هستند و به همشهری‌های خود در این عرصه خدمت می‌کنند.

علاوه بر اجرای تلاوت و خادمیار قرآنی آستان قدس رضوی دیگر چه موفقیت‌های قرآنی حاصل سال‌ها همنشینی شما با قرآن است؟

بر حسب ارادت به ساحت مقدس امام رضا(ع) پایان‌نامه کارشناسی ‌ارشدم با موضوع «وجوه معنایی نورالله در اهم تفاسیر فریقین» را به بنیاد پژوهش‌های قرآنی آستان قدس رضوی هدیه کردم. سال ۱۳۸۵ به عنوان بانوی ممتاز همایش بانوان قرآن‌پژوه در زمینه ترویج معارف قرآن کریم در جهان اسلام شناخته شدم. همچنین بنده مبلُغ و استاد نهاد رهبری در دانشگاه‌ها و مدرس آموزش خانواده استان هستم. بیولوژی قرآنی، چند تحقیق قرآنی از جمله مهر و محبت در خانواده‌های قرآنی و ادیان مختلف و پیشنهاد طرح «اکرام‌الحسین» مبنی بر حمایت و کمک مالی به ایتام از فعالیت‌های اخیر بنده بوده است.

سال‌های متمادی در مسابقات دانش‌آموزی، دانشجوی، اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامی و... شرکت کردم و حائز رتبه‌های برتر ‌شدم و اکنون خودم یکی از داوران مسابقات قرآنی هستم. همچنین داوری تحقیقات مبتکران بسیجی، داوری جشنواره خوارزمی و استاد راهنمای طرح‌های تحقیقاتی تیزهوشان از جمله؛ «قائم آل‌محمد(ص)»، «طاووس‌الجنه»، «ازدواج در قرآن»، «آسمانی‌ترین زمینی»، «حج ابراهیمی»، «فلسفه نماز» و ... از دیگر فعالیت‌های قرآنی بنده است.

 یک شخصیت موفق همیشه برای خانواده خود الگو است. در پایان مصاحبه بفرمایید فرزندان شما توانستند در مسیر مادر خود گام بردارند؟

دو فرزند دارم و تا زمانی که کوچک بودند با خودم به محافل و جلساتی که خودم برنامه داشتم، می‌بردم و دخترم قبل ازدواج، هر زمان که من در منزل قرآن می‌خواندم کنار من می‌نشست و با من تلاوت می‌کرد. الان امیررضا ۲۶ سال سن دارد و مرتل خوبی است، تفسیر هم کار می‌کند و در مسابقات مختلف رتبه کسب کرده و دخترم زهرا نیز ۲۴ ساله است، او در قرائت تحقیق و تفسیر فعال بوده و  در مسابقات مختلف حائز رتبه‌های برتر شده است.

همنشینی با قرآن موفقیت‌های علمی افراد را هم به دنبال دارد. پسرم در کنار قرآن دانشجوی موفق در مقطع دکتری رشته هوا و فضا در دانشگاه شریف است و دخترم نیز دکتری رشته دام‌پزشکی دارد.