کوچک‌ترین عضو خانواده بود و به مادر بسیار عشق می‌ورزید. کارگاه خطاطی‌اش در طبقه فوقانی منزل مادر قرار داشت تا هر روز برای دست‌بوسی به خدمت او برسد.

بیماری کبد، مادر را راهی بیمارستان کرد. او یک ماه از هنری که با روح و روانش آمیخته بود، فاصله گرفت تا به خدمت مادر درآید. اما عمر مادر به دنیا نبود و او سایه مهر مادر را برای همیشه از دست داد. دو ماه به‌خاطر این مصیبت دچار افسردگی شد و قلم به دست نگرفت.

رهایی از داغ این مصیبت را زیارت مرقد مطهر علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) دید و به حرم مطهر مشرف شد. از حضرت خواست او را یاری دهد تا بتواند در این مصیبت صبوری پیشه کند و برای برآورده شدن این حاجت، نذر کرد کتیبه‌ای به اسم امام رضا(ع) و برای شادی روح مادرش نوشته و آن را به هیئت‌ها اهدا کند.

دو سال کتیبه‌نویسی برای حرم مطهر امام رضا(ع) توفیقی است که کریم عرب‌تهرانی پس از نوشتن کتیبه‌ای به نام حضرت برای هیئت در ازای صبر بر مصیبت درگذشت مادرش به آن دست یافته است. دهه کرامت فرصتی فراهم کرد تا بیشتر با این هنرمند ۴۳ ساله اصفهانی آشنا شویم.

کریم عرب‌تهرانی دو سال است توفیق سفارش کتیبه از حرم مطهر رضوی دارد و برای این امام رئوف هنرنمایی می‌کند. این سعادت چگونه برای هنرمند اصفهانی حاصل شد؟

آستان قدس رضوی سال ۱۴۰۱ رویداد ملی «سفینةالنجاة» را با محوریت سیدالشهدا(ع) برگزار کرد. دوستان به من پیشنهاد کردند آثارت را برای این رویداد بفرست. من هم چند اثر فرستادم. یک روز از حرم مطهر با من تماس گرفته و گفتند شما هنرمند فاخری هستید و ما باید شما را به عنوان میهمان دعوت کنیم که به این رویداد تشریف بیاورید، نه هنرجو که آثارش به رویداد رسیده است.

وقتی در این رویداد دیدند فی‌البداهه قلم می‌زنم و می‌نویسم، برایشان جالب بود و از من شماره گرفتند. این رویداد مقدمه‌ای شد تا از دهه دوم محرم ۱۴۰۱ تا پیش از دهه کرامت امسال برای چهار مناسبت اصلی همچون ولادت و شهادت امام رضا(ع)، شهادت امام جعفرصادق(ع) و نیمه شعبان به حرم مطهر دعوت شده و کتیبه بنویسم. کتیبه‌ای که پارسال برای شهادت امام صادق(ع) نوشتم، امسال در سالروز شهادت ایشان در ایوان طلای صحن آزادی نصب شد. در سفر اخیرم به مشهد نیز دو کتیبه برای دهه کرامت نوشتم. این کتیبه‌ها به ارتفاع ۶ متر و طول ۱۴ متر نوشته شده که تکنیک آن‌ها ترکیبی از خط و نقوش است. برای محرم هم قرار است دوباره به حرم مطهر مشرف شده و قلم بزنم.

حرم مطهر علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) گنجینه‌ای از آثار هنری است و از دیرباز هنر خط را در جای جای این مضجع شریف شاهد هستیم. آقای عرب‌تهرانی چقدر از آثار این بنای آمیخته با هنرهای اسلامی الگو گرفته است؟

همیشه پس از تشرف به حرم مطهر و زیارت، بیشتر وقتم صرف مشق نظری کتیبه‌های حرم منور امام رضا(ع) می‌شود. این مضجع شریف دایره‌المعارف هنری است، یک مکان جامعی که تعدد هنرها و صنایع‌دستی در آن وجود دارد. خط نستعلیق‌های سنگ اَزاره روضه‌منوره و خط استاد موحد روی ضریح مطهر از جمله نمونه خط‌های شاخص این آستان از گذشته تا امروز است.

اصفهان مهد هنر است و هنرمندان بسیاری در این دیار زیسته‌اند. برخی هنرهای بارگاه منور رضوی از گذشته تا امروز به دست توانمند هنرمندان اصفهانی به یادگار مانده است.

اصفهان شهر هنرخیز بوده و در هر خانواده‌ای حداقل یک هنرمند است. فیزیک این شهر طوری‌است که نگاه مردم را به هنر معطوف کرده است. در خانواده ما برادر بزرگم خط تحریری خوبی داشت و من هم از سوم ابتدایی فهمیدم خطم خوب است؛ بنابراین تا سوم راهنمایی دست‌وپا شکسته تمرین می‌کردم، از سال ۱۳۷۴ به صورت جدی و حرفه‌ای وارد عرصه تمرینات و کلاس‌های خوشنویسی شدم؛ از سال ۱۳۷۸ عملاً کار اجرایی را شروع کردم و تا الان ادامه دارد. تاکنون برای حرمین‌شریفین ‌عسکریین، حرم‌های مطهر امام حسین(ع) و امام علی(ع)، ۱۷ امامزاده ازجمله شاهچراغ، مشهداردهال و مسجد جمکران نیز کتیبه نوشتم و همچنین ۱۴ سال توفیق دیوارنویسی در یادمان شهدای راهیان‌نور را داشتم. اما آغاز کارم برای امام مهربانی‌ها با نوشتن یک کتیبه به اسم امام رضا(ع) و برای شادی روح مادرم بود.

چه عاملی موجب شد برای شادی روح مادرتان به اسم امام مهربانی‌ها کتیبه بنویسید؟

مادرم 11فرزند داشت و من دهمین فرزند او بودم که سال ۱۳۵۹ به دنیا آمدم. ارادت بسیاری به ایشان داشتم و برای اینکه هر روزم را با زیارت و دعای او شروع کنم، کارگاه خطاطی‌ام در طبقه فوقانی منزل پدرم قرار داشت.

سال ۱۴۰۰ مادرم به‌خاطر بیماری کبد راهی بیمارستان شد. کارم را تعطیل کردم و فقط به پرستاری از او مشغول شدم. پس از یک ماه مراقبت از مادرم، به سوگش نشستم و این مصیبت بر من گران آمد. دو ماه بعد هم به‌خاطر این مصیبت دچار افسردگی شدم و نتوانستم قلم به دست بگیرم. چاره را در این دیدم که خدمت امام هشتم(ع) برسم و از حضرت کمک بگیرم.

و این‌گونه شد که از سال ۱۴۰۰ برای حضرت قلم زدید و نوشتید.

دقیقاً. نذر کرده بودم به اسم حضرت و برای شادی روح مادرم کتیبه‌ای بنویسم و آن را به هیئت‌ها اهدا کنم. یک خانمی در اصفهان است که برایش خط می‌نویسم و روی آن خط، منجوق‌دوزی می‌کند. به دلم افتاد و به او گفتم: کتیبه‌ای به اسم حضرت رضا(ع) و برای شادی روح مادرم نوشتم، اگر ممکن است روی آن منجوق‌دوزی کنید. آن خانم گفت من هم با همین نیت می‌برم و منجوق‌دوزی می‌کنم و هدیه این کار برای شادی روح مادربزرگم باشد.

چه شروع زیبایی...

شروع زیبا وقتی بود که این کتیبه همزمان با شب شهادت امام رضا(ع) به بهره‌برداری رسید. سیدرضا نریمانی، مداح معروف اصفهان از دوستانم است. از هیئت آن‌ها به من زنگ زدند و گفتند: «برای شب شهادت حضرت پرچم نداریم، شما کتیبه‌ای دارید؟» گفتم: بله دارم و برای همین کار تولید شده است.

زیباتر زمانی بود که روز شهادت نیز یکی از دوستان که برای حرم مطهر امام رئوف(ع) دکور می‌زد، با من تماس گرفت و گفت کتیبه‌ای برای شهادت حضرت لازم داریم؛ شما دارید برایمان بفرستید؟ پرسیدم کجا؟ گفت: «حرم امام رضا(ع)». پس از این تماس، رفتم فرودگاه و الحمدلله برای ساعت ۱۰:۳۰ صبح پرواز داشت. این پرچم را به یک زائر حضرت که از شهر خودمان بود و می‌خواست برای شام شهادت، خودش را به مشهد برساند، دادم و او هم پیش از اینکه به هتل برود، پرچم را به حرم برده بود و ساعت ۶ عصر همان روز کتیبه در مراسم مدرسه میرزاجعفر نصب شد.

در پایان بفرمایید نوشتن کتیبه به صورت افتخاری با چه عنایتی برای آقای عرب‌تهرانی همراه بوده است؟

حرفه کتیبه‌نویسی جزو سخت‌ترین کارهاست که کمر و زانو را درگیر می‌کند. من ۲۷سال است که کتیبه می‌نویسم و در این سال‌ها حدود ۱۸ساعت روی زانو نشسته‌ام و کمرم خم بوده و نوشته‌ام. الحمدالله تاکنون بابت کمردرد و زانودرد پایم به دکتر باز نشده و این را از کرامات اهل‌بیت(ع) به‌ویژه حضرت رضا(ع) می‌دانم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha