عتبه نیوز ـ آزیتا ذکاء؛ تحصیلکرده کشور انگلستان است. سالهای نخست انقلاب اسلامی با کولهباری از تجربه مهندسی عمران به ایران بازگشت تا تجربیات خود را صرف امور عامالمنفعه کند و راضی باشد به خدمت خلق و این امر را رضایتبخش بداند. او بالغ بر چهل سال در این عرصه خدمت کرده که سه سال آن با خدمات ارزنده در آستان قدس رضوی همراه بوده است.
نامش سیدعلیاصغر ربانی بوده که بزرگ شده محله عشرتآباد است. از آنجا که برادر بزرگش به شغل مهندسی روی آورده بود او هم راه برادر را در پیش گرفت و مهندس عمران شد. چهارشنبه امام رضایی این هفته به سراغ این مهندس پیشکسوت ۶۷ ساله رفتیم تا سه سال خدمات شایان او را در مضجع شریف امام رضا(ع) در لا به لای گفتارش به نظاره بنشینیم که این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
چه عواملی موجب شد مهندس سیدعلیاصغر ربانی چند سال به عنوان مدیر پروژههای امانی در آستان قدس رضوی توفیق خدمت یابد؟
من ۱۲ سال در شرکت خانهسازی ایران مشغول کار بودم که طرح و اجرای زیرگذر حرم با این شرکت بود و به این وسیله با مهندس رضا دیشیدی آشنا شدم. او سال ۱۳۷۸ از من برای همکاری با سازمان عمران و توسعه حریم حرم دعوت به همکاری کرد. از همین سال کارم را با سِمت مدیر پروژههای امانی در آستان قدس رضوی شروع کردم و مدت همکاریام نیز کوتاه بود.
این مدت کوتاه در چند سال خلاصه میشود؟
من به مدت سه سال با آستان قدس رضوی همکاری داشتم و با تکمیل پروژهام در ساخت رواق دارالحجه خدمتم در این مجموعه پایان یافت.
مهندس طالبیان نیز در ساخت این رواق نقش داشتند. شما ادامه کار را بعد او به دست گرفتید؟
مهندس طالبیان بخش جنوب غربی رواق را ساخت و از آبانماه سال ۱۳۸۰ ادامه کار به من سپرده شد که سه چهارم رواق را در مدت کوتاه چهار ماه به صورت عملیات ضربتی به سرانجام رساندیم. زیر سقاخانه که خیلی حساس بود را خالی و به رواق اضافه کردیم و سقاخانه را در محل خودش قرار دادیم و نهایتا کف را ایزوگام و فرش کردیم و بهمنماه سال ۱۳۸۰ به همکاران دیگر برای نازککاری تحویل داده شد.
پس قبر مرحوم شیخ نخودکی در مرحله کار شما بود؟
بله. یک خاطره هم در مورد قبر او یادآور شوم که دفتر مشاوره آستان قدس رضوی در تهران جلسه داشت. به تهران رفتم و وقتی از پلههای هواپیما پایین آمدم یکی از دوستان زنگ زد که نزد او بروم بعد جلسه به دیدنش رفتم و همان شب من را به منزل شیخ علی نخودکی برد و آنجا بود که با پسر مرحوم نخودکی آشنا شدم. او در مورد قبر پدرش چنین گفت که قبر پدرم در زیر سردرب طبرسی داخل کانال آبی است که به باغ رضوان میرود و داخل صحن نیست. پسر مرحوم نخودکی تقاضا داشت یک سنگنشان آنجا بگذاریم که ما هم به سختی آن کانال را پیدا کردیم و با آزمون و خطا یک نشان قبری در همان کانال گذاشتیم.
خدمات شایان مهندس ربانی را در این سه سال دیگر در چه جاهایی میتوانیم شاهد باشیم؟
در این سه سال کارهای متفاوتی را بر عهده داشتم که شامل سردربهای سهگانه، شیرازی، طبرسی، نواب صفوی و پیرپالاندوز، بنیاد پژهشهای اسلامی، مقبره شیخ طبرسی، سرویسهای شرقی در صحن کوثر، مسجد صدیقیها، رواق دارالحجه و یک بخش کوچکی از صحن پیامبراعظم(ص) میشود.
از آنجا که حرم مطهر امام رضا(ع) گنجینه آثار تاریخی و باستانی است و در مرمتها و بازسازیها موارد مختلفی کشف میشود. شما در این مدت کوتاه به چنین مواردی برخوردهاید؟
بله. سال ۱۳۷۹ یک سنگ از کف رواق الله وردی خان شکسته بود و همکاران با قلم و چکش زمین را میکندند تا سنگ شکسته را برداشته و سنگ دیگری جایگزین کنند. در این هنگام، زمین سوراخ و قلم به پایین میافتد. اطلاع دادند و برای بررسی رفتیم و معلوم شد، در زیر این رواق زیرزمینی وجود دارد و در زیرزمین هم تعداد زیادی اسکلت است. نمونهبرداریها انجام گرفت و تشخیص بر این بود که سن و سال آن اجسداد کشف شده در زیر رواق الله وردی خان به واقعه مسجد گوهرشاد برمیگردد.
آن موقع شخص نابینایی به نام طباطبائی بود که در ورودی رواق دارالسرور مینشست و استخاره میگرفت. آقای طباطبائی قدیمیترین فردی بود که تو حرم دیده میشد. نزد او رفتم و در این مورد صحبت کردم. این شخص نابینا میگفت، در زیر رواق الله وردی خان مطبخی بود که راه پله به رواق توحیدخانه داشت. رفتیم و بررسی کردیم، مشخص شد، چنین راه پلهای وجود داشته و این راه پله کور شده است. احتمال دارد همان اجساد را آنجا بردند و آن راه پله را هم کلا بستند تا دسترسی به آن زیر نباشد و گوشهای از ان جنایت در آنجا دفن شود.
از واقعه گوهرشاد تا زمانی که اجساد را پیدا کردید ۶۵ سال میگذرد...
بله. در اسناد نبوده که چنین زیرزمینی وجود داشته و یا دارد. تعویض مدیریتهای زیاد و عدم انتقال اطلاعات درست از دوره پهلوی به زمان جمهوری اسلامی ضعف بزرگی بوده و ممکن است جاهای دیگری هم در حرم مطهر وجود داشته باشد که هنوز کشف نشده باشد.
کودکی تا مهندسی شما با تغییر یک بافت قدیمی به معماری مدرن در حرم مطهر امام رضا(ع) همراه بوده است. تاکنون در تصور مهندس ربانی چنین خطور میکرد که قریب به نیم قرن حرم چنین توسعهای پیدا کند؟
اصلا. منزل ما در محله عشرتآباد بود و هر هفته با خانواده از بالا خیابان برای زیارت به حرم مطهر میآمدیم و از بازار بزرگ عبور کرده و وارد حرم میشدیم. هنوز که هنوز است وقتی وارد حرم میشوم تصورم بر این است که باید از مغازه آقای شوشتری که عطر و تسبیح داشت و طلافروشی آقای طلاساز عبور کنم و به حرم برسم.
برای زیارت همیشه وارد روضه منوره میشدید؟
من یک خواهر و برادر دارم و هر هفته که با خانواده پنج نفره خود برای زیارت حرم میرفتیم، پدرم برای ما زیارتنامه میخواند و بسیار مقید بود آن بخش از زیارت که مختص بالاسر یا پایین پای حضرت است را در همان محل بخواند و برای هر بخش زیارت، همه به همان قسمت میرفتیم و پدرم ادامه زیارتنامه را میخواند.
همچنین یک طبقه در روضه منوره وجود داشت که احیاء ماه رمضان ویژه آقایان آنجا برگزار میشد و من و برادرم هم همراه پدرم برای احیاء آنجا میرفتیم و در این مکان شمع روشن میکردند و مرحوم محمدعلی اوحدی قاری خوش صدای آن زمان قرآن و دعا میخواند.
سه سال خدمت در مضجع شریف امام هشتم(ع) حتما مشمول خاطرات ارزندهای است که خوشحال خواهیم شد مخاطبان را به یکی از آنها مهمان کنید.
بهترین خاطرهای که دارم به گودبرداری جلوی ایوان طلا و بازسازی صحن انقلاب برمیگردد. فاصله صحن و ایوان طلا تا روضه منوره را یک تخته چوبی روی داربست گذاشته و روضه منوره را قرق کرده بودیم. یک روز سه زائر داخل روضهمنوره آمده بودند که از نگهبانی پرسیدیم چرا آنها را اجازه ورود دادهاند که آنها هم اظهار بیاطلاعی کردند. دلیل را از خود آن سه زائر پرسیدیم شما کی هستید؟ و اینجا چه میکنید؟
گفتند: «ما زائریم و از مازندران آمدهایم و صبح زود مشهد رسیدیم. خیابان طبرسی یک مسافرخانه گرفتیم، غسل زیارت کرده و به حرم آمدهایم؛ دیدیم صحن در دست تعمیر است. پیش نگهبانی رفتیم و نگهبانی نه تنها مانع ما نشد بلکه به ما تعظیم و تعارف به داخل کرد، ما هم از روی همین پُل چوبی آمدیم داخل تا زیارت کنیم».
با همفکری همکاران به این نتیجه رسیدیم ما که اینها را اینجا احضار نکردهایم و به آنها مجوز ورود به روضه منوره را ندادهایم کسی دیگر در این مجموعه هست که اینها را طلبیده و آمدهاند. بهتر است که بمانند و زیارتشان را بکنند. من همه جا این خاطره را تعریف میکنم.
نظر شما